جعفری گوید شنیدم حضرت   ابوالحسن ع بمن فرمود چرا مینگرمکه تو نزد عبدالرحمان بن یعقوب هستی   جماری  عرضکرداو دایی من است  حضرت فرمود او در باره خدا سحخن ناهمواری گوید خدارا بصورت اجسام و اوصاف ان ان وصف کند و پس باو همنشین شو ومارا واگذاریابا بشین واوراترک کن  عرضکردم  او هرچه میخواهد بگوید بمن چه زیانی دارد وقتیکه من نگویم انچه را که او گوید ابوالحسن ع فرمود ایا نمی ترسی از اینکه باو عذابی نازل کردد و هردو ی شما را فرا گیرد ایا ندانی داستان انکس را گکه خود ازیادان موسی ع بود و پدرش از یاران فرعون پپس هنگامیکه لشگر فرعون در کنار دریا بموسی ویارانش رسیداز موسی جداشد که پدرش را پند دهد و بموسی و یارانش ملحق سازد و پدرش  براه خود در لشگر فرعون میرفت واین جوان با او در باره مذهبش ستیزه میکرد تا اینکه هردوی بکناری از دریا رسید ند و همینکه لشگر فرعون غرق شدند اندوو نیز باهم غرق شدند اندو نیز باهم غرق شدند خبر بموسی ع رسید فرمود او در رحمت خدا است ولی چون عذاب  نازل گردد از انکه نزدیک گنهکار است ودفاعی نشود


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانشگاه علمی کابردی مرکز روانسر Danielle تولید کننده محصولات بسته بندی و شیرینک پی وی سی وبسایت شخصی امیر حسین جعفری پور گوشي بازار فيلتر استخر Stacey بزرگترین سایت دانلود نرم افزار رایانه onegeorgia