امام صادق ع فرمود امیرالمومنین ع دایهی هایی در قبیله بنی مخزوم داشت جوانی از انها خدمتش امدو عرضکرد دایی جان برادرم مرده و من در مرگش سخت غمگین شده ام حضرت باو فرمود مبخواهی اورا ببینی عرضکردم اری قبرشرا بمن نشان ده پس خارجشد و برد رسولخداص را بکمر بست چون نزد قبر رسیدلبهایش بهم میخورد سپسا. پایش. بقبراورداو از فبر بیرون امد و بزبان فارسی سخن گعت مبگفت امبدالمومنین ع فرمود مگر وقتی تو مردیاز عرب نبودی گفت چراولی بروش فلان فلان مردیماز این رو زبان مادگرگون شد
درباره این سایت